ویژگی های انسان سالم

ساخت وبلاگ

 

مقدمه

هدف اصلی بهداشت روان ، پیشگیری وارتقاء سطح سلامت فکر وران است. در راستای ارتقاء سطح سلامتی فکرو روان ، نهایت  هدف بهداشت روان رسیدن  به انسان سالم است . در فرهنگ لغت ، بهداشت به معنای نیکو نگه داشتن بکار رفته است. واژه بهداشت متشکل از دو جزء می باشد :به+داشت. به، به معنای بهتر و  داشت به معانی مراقبت کردن و داشتن. بنابراین بهداشت یعنی بهتر مراقبت کردن برای بهتر داشتن . براساس این تعریف بهداشت روان ، یعنی بهتر مراقبت کردن   از روان ، برای روانی بهترداشتن..

 

     سازمان بهداشت جهانی ، بهداشت را این گونه تعریف کرده است : رفاه و آسایش کامل جسمانی،روانی واجتماعی و نه فقط نبود معلولیت و بیماری . به طور کلی بهداشت روان کلیه اقدامات و کاربرد قوانین و مقرراتی است که جهت  پیشگیری از ابتلا به بیماری های روانی به کار می روند،  با هدف ارتقاء سطح سلامتی روان.

        درباره بهداشت روان ومعیارهای آن که مقدمه رسیدن به سلامت کامل روان ونهایتا دستیابی به الگوی انسان سالم است ، رویکردها ودیدگاه های مختلفی وجود دارد که هر رویکرد ازیک یا چند زوایه به این مهم پرداخته اند. به عنوان نمونه درزیرهفت معیار برخورداری ازبهداشت روان ازنقطه نظر رویکردها وصاحبنظران حوزه های روان شناسی ونزدیک   به آن ارائه شده است. 

 هفت معیار بهداشت روان ازدیدگاه های مختلف:

 1- نبودبیماری روانی .ازمعیارهای (دی .اس .ام ).معیارسیستم طبقه بندی بیماری های روانی انجمن روانپزشکی امریکا.

2- رفتارمناسب اجتماعی :( معیارجامعه شناسی ). این مقوله وابسته است به قضاوت اجتماعی درباره آنچه ازنظر اجتماع (جامعه ) مناسب است . مثال های آن شامل پاکدامنی ، درستکاری درگزارش مالیاتی ،ونبودرفتار بزهکارانه است .

3- آزادورها بودن ازناراحتی وگناه (:دیدگاه روانکاوی )معیاری که  فرویدبیشترین نقش رادرطرح وتبیین آن داشته است.

 یکی ازاهداف روانکاوی عبارت بودازتسکین بیماران ازاضطراب ، ناراحتی واحساس گناه غیرضروری.

4- کفایت ( شایستگی ) وکنترل شخصی : درروان شناسی هیجان و درکاهش تنش ها موردتوجه است. یعنی داشتن این ویژگی وکفایت که فرد بتواند خود بررفتارهایش کنترل داشته باشد وتنش ها وهیجان های نامناسب وآسیب زای خود را مدیریت کند.

5- خویشتن پذیری وخودشکوفایی :این معیار بیشتردردیدگاه روان شناسی انسان گرا مطرح است. طبق دیدگاه روان شناسان پیرو انسان گرایی ، مهم ترین موانع رسیدن انسان به بهداشت وسلامت روان ، موانعی هستند که ازخودشکوفایی انسان جلوگیری می کنند.این موانع می توانند عوامل محیطی وپیرامونی فرد باشند یا عوامل درون فردی  که به شکلی مانع پذیرش خویشتن می گردند.

مازلو ازپیشگامان روانشناسی انسان گرا معتقداست : علت  اختلالات روانی به این دلیل است که افراد از دستیابی به نیازهای اساسی خود توسط خودشان یا توسط دیگران محروم شده اند و کوشش آنها  برای رسیدن  به  کمال و تحقق خویشتن به مانع برخورد کرده است . در نتیجه این افراد احساس بی اطمینانی و تهدید می کنند.طبق نظرمازلو، کار درمانگر عبارتست از: تسهیل راههای ارضای نیازها

ی اساسی  مراجعان از طریق محبت و احترام کافی به آنان .  کارل راجز ، یکی دیگر از پیشوایان انسان گرایی ،در  مورد شخصیت وبهداشت روان بر  بر مفهوم خویشتن تاکید دارد.

او توانایی فهم خویشتن و خود شکوفایی را به احساس فردی ا حترام و پذیرش اجتماعی توسط دیگران مربوط می داند.طبق نظرراجرز، سازگاری  مطلوب کمال فرد نامیده  می شود و اضطراب ناشی از ناهماهنگی بین خود واقعی وخود  آرمانی است . او معتقد است :

افراد مضطرب ، ادراک تحریف شده ای از خود و جهان دارند و دارای خود احترامی وعزت نفس  پایینی هستند .

6- وحدت ویگانگی درسازمان شخصیت : تاکیدی که گوردون آلپورت دارد.آلپورت معتقد است اگربین اجزای سازمان شخصیت ، وحدت وهماهنگی وجود داشته باشد ، فرد ازبهداشت وسلامت روان برخورداراست .اجزای شخصیت ازدیدگاه او ویژگی های خاص خود را دارد که دراین مبحث قصد پرداختن به آنها رانداریم.

7 - نداشتن تعصب وجزمیت فکری وذهنی  وانعطاف پذیربودن: آلبرت الیس براین موضوع تاکیددارد. منظورالیس ازنداشتن تعصب وانعطاف پذیربودن ، بازبودن فکرواجازه اندیشیدن به خویشتن است . اندیشیدن به دیگرجنبه های یک مساله وگرفتار تعصب وخشکی فکر غلط خود نبودن . چیزی که راه انسان را برای آموختن مهارت های جدید و راه حل های نو مسدود می کند وفرد دچاراین خصیصه را مبتلا به بیماری های ذهنی وروانی .

 درفرهنگ ایرانی که آمیخته ای ازآموزه های نسل های گذشته وتعالیم مذهبی است ،  نیز به اشکال متفاوت ودر قالب های گوناگون به صورت مستقیم وغیرمستقیم به موضوع سلامت روان ، بهداشت روان و ویژگی های یک انسان سالم اشارات فراوانی شده است که بسیاری ازدیدگاههای نظریه پردازان حوزه های سلامت ، مخصوصا روان شناسی با آنها نزدیک ومشابه است . در راستای ارائه یک مدل والگوی دارای ساختاروعملیاتی با آنچه درفرهنگ ما موجود است ، نظریه انسان سالم ازدیدگاه ما درقالب 9 ویژگی که هریک، جنبه ای ازخصوصیات انسان سالم را تبیین می کنند ، شکل گرفته است که هرکدام به نحوی لازم وملزوم وتکمیل کننده دیگری هستند. بدیهی است با توجه به پیوستارسلامتی ، بیماری نمی توان قدرمطلقی را برای هیچکس تصورونمره قاطعی داد. اما آنچه روشن است ، این است که هرچه یک فرد درجهت دارا بودن این ویژگی ها ، تکامل یافته ترباشد ، به انسان سالم مورد نظرما نزدیک ترخواهد بود. براین اساس ، این 9 ویژگی هرکدام به مختصرتوضیح داده شده وقضاوت نهایی برعهده صاحبنظران وخوانندگان نهاده می شود.

  معیارهای انسان سالم ازدیدگاه ما

الف ) داشتن آرامش

ب) جاری بودن 

پ) شادبودن

ت ) قانع بودن

ث)  بخشندگی ، بدون چشمداشت

ج ) توان گذشت وفراموش کردن

چ)  رضایت

ح)  داشتن امید

خ ) داشتن معنا

د)   توانایی لذت بردن

______________________________

الف ) آرامش:انسان سالم دربیشترموقعیت ها ، آرامش خود را حفظ می کند.همانند رودخانه ای که سالها دریک مسیرجریان دارد، به قدری که افراد می توانند با خیال آرام دربسترش خانه بسازند وازطغیان او هراسی نداشته باشند.

ازنمود این آرامش می توان به تاثیرآرام بخشی او دردیگران اشاره کرد. سخن گفتن ، معاشرت کردن وبودن با چنین انسانی آرامش می بخشد.کسی درحضوراو نگران طغیان وآسیب نیست .

دیگرنمودهای آرامش روان درانسان سالم: براساس تعالیم موجود دردین وفرهنگ ما طبق تبیین بزرگان ، آرامش روان را درموارد زیرنیز درانسان ها می توان مشاهده کرد.

 "1- توانایی دربرخورد با بحران ها؛  استواری و بردباری و مقاومت دربرابر رنج ها، مصیبت ها، سختی ها و شکست های گوناگون ، بدون آن که تعادل وسلامت روانی خود را از دست دهد. 2- توانایی شکیبایی درسختی ها، 3- توانایی درک درست آینده و خوش بینی به آن".

ب)  جاری بودن :انسان سالم علیرغم آرامشی که دارد ، ساکن وبدون اثرنیست . جریان دارد . فعال است ، با شرایط سازگارانه عمل می کند ، وموقعیت ها را به نفع  خود ودیگران تغییرمی دهد  .

جاری بودن انسان سالم  با آرام بودن او جمع است . یعنی درعین آرامش ، جریان دارد . همانند رودخانه ای که آرام وپیوسته حرکت می کند. نه همچون سیلاب ، ویرا نگراست ونه همچون حوض واستخرساکن وبدون حرکت . 

پ)  شادبودن:شادی ، یک احساس درونی است که از آرامش خاطر و رضایت باطن به وجود  می آید   انسان سالم دربیشترشرایط ازاین احساس درونی برخورداراست وقادراست آن را به دیگران نیزانتقال بدهد ، بدون این که تلاش چندانی برای آن بکند.

  حضورانسان سالم ، احساس شادبودن وآرامش خاطر را در دیگران به همراه می آورد . انسان سالم برای شاد بودن خود درهرلحظه دلیل وتوجیه کافی دارد و نیاز به فراهم کردن اسباب ولوازم چندانی برای شاد بودن خاطر خود ندارد ؛ چون درذات هرموضوع ، موقعیت ، شی ء  وانسانی ، برای او دلیلی برای  شاد بودن  وجود دارد. اوازهرآن چه دارد،لذت می برد وشاد است ودیگران را نیز درشادی خود سهیم می کند

ت)  قانع بودن : منظورما ازقانع بودن وقناعت به عنوان یک ویژگی بارز انسان سالم ، قانع بودن دراین زمان ومکان است . او به واقع یک انسان این زمانی واین مکانی است . دراین لحظه ودراین مکان ازآن چه دارد ونصیبش شده است ، حداکثرلذت را می برد واجازه نمی دهد تا نداشته ها وکمبود ها خوشبختی اکنونش را ضایع کند . لذت زندگی وبهره مندی را درفراهم بودن تمام امکانات نمی داند ؛ اما درجهت به دست آوردن رفاه وامکانات رفاهی نیز بدون تلاش نمی ماند . اما ، آنچه برای او مهم است استفاده کافی وبهره بردن ازحداقل موجودی دراین زمان واین مکان است .

ث) بخشندگی ، بدون چشمداشت: انسان سالم برای بخشش دلیلی نمی خواهد ، اگرچه درهر بخشش او دلایل متعددی وجود دارد ؛ که مهم ترین آن داشتن نگاه انسانی به دیگران است ولذت وآرامشی که درپی هربخشش نصیبش می گردد. لذتی که دراین عمل عایدش می شود را با هیچ چیزدیگرعوض نمی کند وبا چشمداشت به پاداش وعمل متقابل ، لذت وافری را که از تقویت درونی کسب می کند ، ازدست نمی دهد . انسان سالم ، حتی به جای انتقام ، می بخشد وبا این رفتار خود دیگران را شیفته خود می کند .

همان گونه که بزرگان دراین باره گفته اند : "بخشش ،آرامش وهماهنگی را به زندگی بازمی گرداند. بخشش عملی ارادی است. بخشش ،انتخابی سنجیده وآگاهانه است ونمی تواند ناشی ازاضطراروفشارباشد

بخشش یک ویژگی الهی است" . 

ج)  توان گذشت وفراموشی: خاطرات بخش عمده ای ازداشته های هرشخص در زندگی است که نوع وشکل وطرز تلقی هرفرد ازخاطرات خودش ، حتی اگردیگران نیزدرآن سهیم باشند ، منحصر به فرد است   بخشی ازاین خاطرات ویاد آوری آنها نه تنها لذتی به همراه ندارند ، بلکه آرامش روانی فرد را می توانند درهرلحظه وحتی درزمان خواب تحت تاثیرقراردهند . اکثرروان رنجوران ، مشکل خود را درناتوانی از رهایی ازبند گذشته وخاطرات بیان میکنند . انسان سالم قادراست ازخاطرات بدگذشته درس بگیرد ولی سایه آنها را هرلحظه برزندگی خود احساس نکند . ازجمله این خاطرات آنچه را که به عنوان بدی درحق او اعمال کرده اند ، می توان نام برد که انسان سالم بدون به رخ کشیدن ، فراموش می کند ودرعوض آرامش خود راتضمین می نماید .

چ) رضایت : منظورازرضایت دراینجا ، به عبارتی نقطه مقابل حسادت است .یک انسان سالم ازآنچه خود دارد ، درمقابل آنچه دیگران دارند ،اظهارنارضایتی نمی کندو داشته های دیگران اورا رنج نمی دهد وآرامشش را برهم نمی زند، مگردرمواردی که حقی ازاوضایع شده باشد وبا ویژگی قناعت سعی دربه دست آوردن خواسته هایی می کند که درتوان اوست ودرآمال وآرزوهای دورودست نایافتنی زمان حال خود را ضایع نمی کند.

ح) امید: یکی دیگرازخصوصیات یک انسان سالم امیدواری وداشتن امید است . منظورازامید این است که فرد علیرغم قانع بودن وزیستن دراینجا واکنون ورضایت ازآنچه دارد ؛ به فردایی روشن تروموفق ترنیز مطمئن بوده وهرگزنگران آینده نمی باشد وبا مروردائم آنچه ممکن است روزبعد وروزهای بعد اتفاق بیفتد ، آرامش حال حاضرخود را برهم نمی زند

خ) داشتن معنا  :  منظورما ازمعنا دراین جا ، هرچیزبسیاربا اهمیت وارزشمندی است که فرد به خاطرآن زندگی می کند وبه واسطه او به آینده ویا تغییر ، امید دارد .

ویژگی های یک معنا : 1- سیری ناپذیراست (خستگی نمی آورد) 2- فرحبخش است  3 آرامبخش است

4- جنبه داد وستدی ندارد (بیشتریک طرفه است ) .

انواع معنا: معنا می تواند یک شی ء باشد ، معنا می تواند یک شخص باشد،  معنا می تواند ماورائی (خدایی ) باشد.هم چنین یک فرد می تواند دریک زمان چندین نوع معنا داشته باشد  .  

 با معناترین معناها: معناهای شیئی وانسانی وجه مشترکی دارند وآن احتمال فناپذیربودن آنهاست

اگرمعنا ازنوع اشیائی  واشخاصی باشد چنانچه روزی ازبین رفتند ، فرد را دچارفقدان ومشکل می کنند

معنای انسانی علاوه براین ، ممکن است درطول زمان تغییرکند وفرد را دچارمشکل انطباق ونا هماهنگی شناختی کند. هم چنین ، احتمال طردشدن ازسوی معنای انسانی وجود دارد ؛اما معنای ماورائی وخدایی ، هیچ یک ازاین جنبه های آسیب زایی را ندارد.

د)   توانایی لذت بردن:یکی دیگرازتفاوت های انسان سالم با انسان بیماروغیرسالم درامکان وقدرت وهنرلذت بردن ازنعمت هاست . لذت بردن اصولا یک هنراست . لذت سالم ازآنچه برای انسان مجازشمرده شده ودرفطرت وطبیعت اوقرارداده شده است ، ازهرچیزی . لذت ازخوردن ، نوشیدن ، خوابیدن ، سخن گفتن ، راه رفتن ، عبادت ومعنویت و....:

نتیجه گیری :  براساس آنچه گفته شد، انسان سالم مورد نظرما دراین دیدگاه برای ایران 1404، باید ازیک سوی پیوستار انسان ناسالم هرچه بیشتربه سمت دیگراین پیوستار، که انسان سالم است ؛ سوق داده شود . این امرمیسرنمی شود مگردریک اتحاد واتفاق آموزشی وفرهنگی ازجانب همه افراد وارکانی که تولیت تربیت وپرورش انسان را عهده دارهستند. یکی ازمهم ترین ابزارهای  تسهیل این فرایند ، یعنی حرکت به سمت هرجه سالم ترشدن ، داشتن وارائه الگوهایی است که تا حد زیادی ویژگی های بیشتری ازیک انسان سالم را دارند. نکته مهم این که منظورما درکل این دیدگاه ازانسان سالم ، انسان کامل نیست . انسان کامل خصوصیات ومشخصه های دیگری هم دارد ، که بیشترانسانها قادربه دستیابی به آنها نیستند. اما مقدمه ولازمه انسان کامل شدن ، انسان سالم بودن ، می باشد.درنهایت درالگوی پیشنهادی ما فرایند رسیدن انسان سالم به گزینه هدف به شکل زیراست .

فرایند رسیدن به هدف درانسان سالم:

معنا         امید          انگیزه  1-نیرو 2-جهت           هدف  

وبلاگ شخصی اصغر آقایی...
ما را در سایت وبلاگ شخصی اصغر آقایی دنبال می کنید

برچسب : ویژگی های انسان سالم,ویژگی های انسان سالم و موفق,ویژگی های یک انسان سالم, نویسنده : alefbayearamesho بازدید : 379 تاريخ : جمعه 26 شهريور 1395 ساعت: 17:30